آزار مادر دل گرفتست دگر آسان ما مشکل گرفتست مباد آندست گردد رنجه دلرا غم جان نه غم … متن کامل شعر را ببینید ... فیض کاشانی فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴ … این خانه در ندارد گفتم تو گوی خوبی از دلبران ربودی گفتا که مادر دهر چون من پسر ندارد گفتم که بر فلک هست خورشید و ماه تابان گفتا که همچو روئی شمس … متن کامل شعر را ببینید ... فیض کاشانی فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱ … را بگلزار آورد آتشی در من زند از من بسوزد ما و من گوش هستیهای مادر حلقهٔ یار آورد نور روی دوست عالمگیر شد موسی کجاست پیر و خاتم شود تا تاب دیدار …